معلمان نیاز به آموزش و تجربه در زمینه اصلاح رفتار کودکان دارند و باید از کودکان مبتلا به ADHD انتظارات متناسب با وضع آنان داشته باشند. آنان باید نسبت به رفتار ین کودکان تا جایی که ممکن است از تشویق وبازخورد فوری استفاده کنند از رفتارهای اشتباه جزئی آنان چشم بپوشند و در قبال بزه های جدی آنان جریمه های موثر به کار ببرند. اگر قرار باشد که هر رفتار جزئی اصلاح شود نه تنها سبب نگرش منفی در کودکان می شود بلکه وقت زیادی هم می برد و معلمان را خسته می کند. در برخی شرایط مکن است استانداردهای رفتاری متفاوتی برای کودکان مختلف در یک کلاس مناسب باشد اما در چنین مواردی مفید است که از پشتیبانی دانش آموزانی که برای درک این تفاوت در صورت توضیح دادن به آن ها بلوغ فکری کافی دارند، استفاده کرد. مهم آن است که روشن شود این کار یک تدبیر کوتاه مدت برای غلبه افراد بر مشکلات فردی خود است. کودکان باید مورد تشویق قرار گیرند و با انجام فعالیت هایی که با سطح توانای آنان انطباق دارد عزت نفس آن ها زیاد شود. به عنوان مثال هدف معلمان باید شامل موارد زیر باشد:
تقویت مثبت تمام موفقیت ها از طریق پاداش های قابل لمس و مناسب
تجزیه تکالیف به گام های کوچک تر برای سهولت انجام آن ها
تمجید از رفتارهای مطلوب در عین چشم پوشی از رفتارهای نامناسب
تشویق همسالان به چشم پوشی از رفتارهای نامناسب و خودداری آنان از تفسیرهای منفی
فراهم آوردن فرصت هایی برای شاگردان جهت تقسیم موفقیت های خود با دیگران
توضیح دادن درباره توبیخ ها، در صورت ضرورت به صورتی واضح و با آرامش و دنبال کردن روان آن همراه با پاداش ها
استفاده از جرایم مختلف از قبیل بیرون کردن و محروم کردن فرد از امتیازات در صورت لزوم
نظارت بر رفتار کودکان بدون ایجاد مزاحمت برای آن ها
تشویق کودکان به استفاده از سیستم های خود- نظارتی و گزارش دادن درباره خود